شما اینجا هستید » صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده » درباره تاریخچه بالن بیشتر بدانید
درباره تاریخچه بالن بیشتر بدانید
درباره تاریخچه بالن بیشتر بدانید

اولین تلاش های انسان بر می گردد به زمان برادران ” Montgolfier ” که اعتقاد داشتند پرواز برای انسان غیر قابل تصور نخواهد بود. این دو برادر، در مقاله خود اذعان داشتند که با استفاده از مواد پارچه ای و ابریشمی می توان پرواز کرد.

بعدها آنان فکر کردند که اگر بتوانند کیسه بزرگ تولید کنند که بتواند به اندازه کافی این قدرت جادوئی را در خود جای دهد، می توانند در آسمان بدون توجه به وزن پرواز کنند. در آن روزگار، آنان نمی توانستند تشخیص دهند که چرا هوای گرم باعث حرکت بالن در آسمان می شود.

 

اما امروزه می دانیم وقتی که هوا گرم می شود میزان تراکم هوا در داخل بالن از هوای بیرون بالن کمتر است و همین امر باعث بالا رفتن بالن می شود. اولین پرواز بالن هوایی از سوی برادران Montgolfier از منطقه Annonay فرانسه در 5 ژوئن سال 1873 به پرواز در آمد.

کیسه نایلونی هوای بالن از جنس پارچه کتانی و کاغذ درست شده بود. اولین مسافران این بالون حیواناتی چون خوک، اردک و خروس بودند. بالن Montgolfier حدود یک مایل از نقطه شروع می توانست پرواز کند.

در 21 نوامبر 1873 دو نفر به نام های Pilatre de Rozier و Marquis Arlandes نخستین پرواز بالن سرنشین دار را از مرکز پاریس به سمت شهر سوربن هدایت کردند. دیری نپائید تولد مجدد بالن در سال 1960 به اوج خود رسید.

البته بالن های گازی فوق العاده گران و به سختی قابل کنترل بودند. مهندس ” Ed Yost ” با استفاده از تکنیک های ویژه ای توانست اولین بالن های قابل استفاده امروزی را تولید کند. او بالنی از یک نایلون ساخت و هوای گرم را با استفاده از مخرن پروپان به داخل آن تزریق نمود. بنابراین می توان ایشان را به عنوان “پدر بالن” معرفی کرد.

پرواز اولین بالن در تهران

بالون هوای گرم برای اولین بار توسط اروپایی ها وارد ایران شد. این وسیله ی پرواز برای مردم آن دوران (۱۲۷۰ ش/ ۱۸۹۱ م) بسیار جالب، عجیب و هیجان انگیز بود. روزنامه وقایع الاتفاقیه درباره ساخت بالون در دارالفنون می نویسد:

در دارالفنون آزمایشگاه‌های فیزیک، شیمی داروسازی دائماً در کار و فعال بودند و ترکیباتی از نوع «سولفات دوزنگ، سولفات دوفر، اسید دوپتاس، تترا دار جان و کربنات دوپاس» می‌ساختند. در کلاس هم نقشه می‌کشیدند و علم و عمل را با هم می‌آموختند. یکی از کارها تهیه گاز هیدروژن و فرستادن بالن به هوا بود.

میدان مشق تهران اولین جایی در پایتخت بود که قرار شد بالون از آنجا به پرواز درآید. در کتاب «طهران قدیم» می‌خوانیم: «چند تن خارجی از اتباع فرانسه در تهران ادعا می‌کنند که چیزی اختراع کرده‌اند که می‌توانند با آن به هوا پرواز کنند و قرار نمایش آن را برای روزی در میدان مشق می‌گذارند و مردم هم که این امر بعد از قصه شاهنامه و هوا رفتن کیکاوس که از دهان نقالها شنیده بودند، برایشان عجیب بوده برای تماشا هجوم می‌بردند تا هنگام عمل می‌رسد.

 

فرنگیها چادر برزنتی بسیار بزرگی را بر سر حفره ای که قبلاً دستور حفر آن را داده در آن کاه فراوان انباشته بوده‌اند گشوده، اطراف آن را با میخها و طنابهای مخصوص به زمین محکم کرده در کاهها آتش افکنده (کاه دود) می‌کنند و چون دود در زیر چادر جمع می‌شود، کم‌کم بالا آمده بزرگ و بزرگتر تا هیولائی کروی شکل گردیده، سرپا می‌شود و آنگاه دهانه‌اش را به هم آورده سبدی به زیرش بسته، یک نفر در آن می‌رود و در یک لحظه طنابهای آن را بریده، رهایش می‌کنند و بالن در مقابل دیدگان حیرت‌زده مردم، مسافر را برداشته به هوا می‌برد؛ اما هنوز چند دقیقه از صعود آن نمی‌گذرد که ترکیده، سرنگون شده سرنشین آن پخش زمین می‌شود و مردم که آرزوی چنین اتفاق و گوشمالی فرنگی را که می‌خواسته «سر از کارخانه خدا درآورد!» می‌کرده‌اند، غرق شادی و شعف گردیده این شعر را بالبداهه سروده دهن به دهن می‌کنند:


فرنگی آمد و بالون هوا رفت

نشست در توش و تا پیش خدا رفت

می‌خواس سر دربیاره از کار سبحون

خدا زد تو سرش افتاد تو میدون

ناصرالدین شاه هم درباره پرواز اولین بالون می نویسد:

«روز شنبه (۸ ربیع‌الاول ۱۲۹۴ / ۱۸۷۷م) پنج ساعت به غروب مانده دو بالن از جلوخان مدرسه معلم خانه آسمان رفت، ما بعد از صحبت با وزراء در باغ رفتیم بالای شمس‌العماره، حرم هم پشت بام اندرون‌ها بودند.

کل تهران هم از زن و مرد روی بام‌ها و کوچه‌ها و غیره بودند. بالن اولی قرمز رنگ بود، هوا رفت، اما کم وافتاد در باغ سپهسالار مرحوم، مردم هم رفتند، ما بودیم در بالای شمس‌العماره، سیاچی، امین السلطنه، عضد الملک، ادیب الملک، فرخ خان، باشی، وجیه و غیره بودند.

بعد بالن سفید بزرگ برش فرنگی باد شد، باز همه مردم دوباره جمع شدند در بام‌ها و غیره، این دفعه بالن بسیار خوب هوا رفت، نیم ساعت درست روی آسمان شهر ایستاده بود، دو هزار ذرع هم بلکه بیشتر هوا رفت.

خیلی خیلی تماشا داد دو نفر با هم با این بالن بالا رفتند، بالاخره در باغ نظامیه یا باغ سپهسالار حالیه افتاد، بالن هم پاره شد. خلاصه خیلی خیلی تماشا داد. هیچ وقت همچه تماشا مردم نکرده بودند.

مقالات مرتبط
اگر نظر یا سوالی داری بفرست !!
1 . دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید نمایش خواهد داده شد.
2 . پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
3 . پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • فهرست
  • تماس با ما
  • پیگیری رزرو
  • رزرو
  • واتس اپ